آماری که گویای عدم اشتیاق گردشگران به تجربه فضاهای بیشتری از شهر اصفهان می باشد این است که تنها 5 درصد از گردشگران بیش از یکبار شهر اصفهان را به عنوان مقصد گردشگری خود برگزیدند. علت همه ی این کاستی ها و خلاءها را باید در فقدان فضاهای متفاوت از بُعد تجربه جستجو کرد. توصیه می شود که کارآفرینان، تجربه متفاوتی را در حین بازدید از این مراکز برای گردشگران خلق کرده و به اجرا درآورند و نهایتا از این طریق کسب درآمد کنند.
قلمرو و دنیای تجربه نشان می دهد که چهار نوع تجربه اصلی سرگرمی، آموزشی، زیبایی شناختی و واقعیت گریزی یا رهایی وجود دارد که بر مبنای دو مؤلفه میزان مشارکت و میزان جذب گردشگر در تعامل با محیط و رویدادها دسته بندی می شوند. تجربه سرگرمی نظیر شنیدن یک قطعه موسیقی در کنسرت، در پایین ترین سطح، فقط گردشگران را به صورت منفعل درگیر خود می کند. پس از آن یک تجربه آموزشی فعال و جذاب است که به شکلی گیرا ذهن گردشگر را درگیر فضا می کند، آنها را وسوسه کرده و علاقه آنها را به سمتی می کشد تا چیز جدیدی فرا بگیرند. در تجارب نوع زیبائی شناختی مثل تماشای گالری های هنری، میزان جذب فرد نسبت به فضای تجربه، در سطح غوطه وری است ولی فرد در آن حضوری غیرفعال دارد و در کل، افراد به سختی می توانند در آن تأثیرگذار باشند. درست مثل تجربه ای که گردشگران خارجی در بازدید انفعالی از آثار تاریخی اصفهان دارند.
هدف اصلی این نوع تجارب فقط برانگیختن احساسات گردشگران است. اما آنچه در این نوشتار در جهت توسعه گردشگری مورد تاکید ماست، بعد چهارم یعنی رهائی است که در آن، گردشگر نوعی فرار از واقعیت را تجربه می کند. گردشگران در این حوزه نقشی کاملا فعال داشته و در فضای تجربه به طور کامل غوطه ور و به نوعی جزئی فعال از محیط فیزیکی و مجازی می شوند. در این فضا نظیر بازی ماجراجویانه در پارک های موضوعی، فرد هر آنچه قبلاً بدان تعلق داشته را پشت سر گذاشته، رها کرده و خودش عملا و کاملا وارد فضای تجربه جدید و ناب می شود.
بنابراین عمده ترین مسئله در گردشگری پیرامون آثار تاریخی و باستانی شهر اصفهان را بایستی در این دانست که ما به جای ترویج فضاهای تجربه گری و ایجاد فرصت غوطه وری احساسی گردشگران در آن فضاها، صرفا بر جنبه های آموزشی و یا زیبایی شناختی کالبدی آنها تاکید داشته ایم. این باعث خلاء 76 درصدی در بازدید از اماکن و ابنیه تاریخی به رغم حضور بالفعل گردشگران در شهر اصفهان شده و باعث عدم تمایل پنجاه درصدی گردشگران خارجی جهت بازدید از آثار تاریخی نابی چون چهلستون، عالی قاپو و ... شده است.
بیشترین لذت گردشگران در تعامل فعال با جاذبه گردشگری قرار داشته و آنها انتظار دارند پاسخی عاطفی و احساسی از بازدید خود دریافت کنند. برای نمونه جدیدترین جاذبه لندن که در سال 2008 افتتاح شد، "لاندن بریج ایکسپیرینس" نام گذاری شد و در آن بازدیدکنندگان ترغیب می شوند "جلوه های ویژه خیره کننده، پویانمایی ها و بازیگرانی واقعی را تجربه کنند که پیشینه پل لندن را در دوران گذشته به نمایش می گذارند. در آنجا گردشگران با شخصیت ها تعامل پیدا می کنند، با همراهان خویش به آنها می پیوندند و سفری همواره به یادماندنی را در آنجا تجربه می کنند".
پس اگر ما بتوانیم برای گردشگران آثار تاریخی که صرفا بعد زیبایی شناختی و تا حدودی بعد آموزشی را تجربه می کنند، از طریق ورود به دو بعد سرگرمی و رهایی و خلق سناریوهای جذاب و دیدنی، تجربه ای متفاوت و لذت آفرین فراهم کنیم، گامی بسیار بزرگ در ایجاد حس شور و شوق و اشتیاق آن ها نسبت به بازدید از اماکن تاریخی و گردشگری شهر اصفهان برداشته ایم.
مثلا برای یک گردشگر در اصفهان، تجربه افطاری خوردن دسته جمعی گردشگران در میدان امام و یا آواز خوانی در ابنیه تاریخی که نشان از درگیر شدن عواطف و احساسات و نهایتا القاء حس رهایی به آنها را دارد، تاییدی بر گفته ماست. برگزاری رویدادهای ویژه مثل اجرای نمادین روش ساخت پل و یا داستان سرایی های مربوط به آن و یا وقایع روی داده روی یکی از آنها که توسط پویانمایی ها و جلوه های ویژه ایجاد شده در نوع ارائه تجربه متمایز گردیده، می تواند گردشگر را از فضای صرف زیبایی شناختی و آموزشی به فضایی وارد کند که هر چهار بعد یک تجربه را داراست و این است که شور و اشتیاق گردشگری در اصفهان را افزایش می دهد.